تغییر باور های نامعقول برای یک زندگی با کیفیت
چطور با تغییر باور های نامعقول خود زندگی با کیفیت و معنادارتری برای خود بسازیم؟
در دو مقاله قبل بهبود من ابتدا به نقش باور در زندگی و سرنوشت انسان پرداختیم:
بخوانید: نقش باور در زندگی و سرنوشت ما
و در مقاله دوم به ده باور نامعقول در زندگی از کتاب زندگی عاقلانه اثر آلبرت الیس و رابرت هارپر پرداختیم. و اثرات منفی ای که این باورها بر انسان می گذارد را نشان دادیم.
بخوانید: چرا مشکلاتم حل نمیشه؟ ده باور نامعقول در زندگی
اکنون نوبت این است که بدانیم چطور بر این ده باور نامعقول غلبه کنیم. تلاش و مبارزه با این ده باور ما را به سمت یک زندگی با کیفیت و همراه با موفقیت و شادی سوق خواهد داد.
برای شناخت و خودآگاهی به باورهایتان چهل صفحه اول از کتاب باور و موفقیت را به رایگان مطالعه نمایید.
1. غلبه بر نیاز به تایید و محبت دیگران با تغییر باور نامعقول یک:
“من باید محبوب و مورد تایید دیگران باشم”
از خودتان بپرسید واقعا چه دوست دارید به جای اینکه دیگران دوست دارند چه کار انجام دهید. در راه رسیدن به خواسته های واقعی خود خطر کنید و خود را متقاعد کنید که اگر دیگران به شکست شما خندیدند این مشکل آنان است نه شما. بیشتر روی محبت کردن تمرکز کنید تا جلب محبت. بیشتر دهنده باشید تا پذیرنده.
جلب محبت را با ارزشمند بودن اشتباه نگیرید. شما بعنوان یک انسان به صرف زنده بودن با ارزش هستید. وقتی به خودپذیری نامشروط می رسید نیاز به تایید دیگران را از دست می دهید. اگر باور داشته باشی ارزشمندی، ارزشمند هستی.
2. ریشه کن کردن ترس شدید از شکست با تغییر باور نامعقول دوم:
“من باید کاملا قابل، باعرضه و موفق باشم”
بجای تاکید بر خوب انجام دادن کارها، بر خود عمل تاکید کنید. همین که دست به عمل می زنید یعنی دارید کار درست را انجام می دهید. به دنبال لذت باشید تا پیشرفت. هرچند هرچه بیشتر کاری را انجام دهید و از انجام آن لذت ببرید موفق تر خواهید بود.
بپذیرید که نمی توانید همیشه خوب عمل کنید. روی عملکردتان تمرکز کنید تا بهتر شود. از اشتباه و خطاهای خود درس بگیرید و هر چه بیشتر تمرین کنید تا عملکردتان بهتر شود.
3. توقف سرزنش و شروع زندگی با تغییر باور نامعقول سوم:
“مردم اصلا نباید غیرمنصفانه و زننده عمل کنند”
هروقت احساس افسردگی یا گناه کردید احتمالا در حال نکوهش خود هستید. احتمالا به خودتان گفته اید من کار بدی کردم پس آدم بی عرضه یا بدی هستم. در عوض بجای نکوهش باید ببینید چه کار بدی کرده اید و دفعه بعد آنرا تکرار نکنید.
بعد باید دست به عمل بزنید و کار درست را انجام دهید. صرف پی بردن به اشتباه و سرزنش نکردن خود کافی نیست. اقدام و تمرین هم لازم است.
بین غیر مسئولانه رفتار کردن و سرزش خود تمایز قایل شوید. اعمال غیر مسئولانه از شما انسان بی ارزشی نمی سازد که مستحق سرزنش باشد.
بین دوست نداشتن و رنجیدن از رفتار دیگران و عصبانیت و خشم تمایز قایل شوید. شما حق دارید رفتار دیگران را دوست نداشته باشید و رنجیده شوید ولی وقتی خشمگین می شوید نشانه خود بزرگ بینی و کمال گرایی شما است.
4. عصبانی باشید ولی نا امید نباشید. اصلاح باور شماره چهار:
“هنگام ناکامی و بی عدالتی باید اوضاع را وحشتناک و فاجعه بار بنامم”
وقتی با شرایط ناکام کننده روبرو می شوید ابتدا ببینید واقعا خیلی سخت و دشوارند یا شما آن را اینطور می بینید؟ وقتی با ناکامی بزرگی روبرو می شوید که نمی توانید آن را تغییر دهید. موقرانه و واقع بینانه آن را بپذیرید. ناکامی های کاهش پذیر یا قابل حذف را مشخص کنید. قرار نیست آنچه اجتناب پذیر است را بپذیرید.
خودتان را متقاعد کنید که ناکامی و تهییج جزیی از زندگی یک انسان عادی است. آنها خود فاجعه نیستند. بلکه تفسیر شما آن را به فاجعه تبدیل می کند.
هرچه ناکامی و فقدان بزرگتر باشد می تواند بیشتر مایه تاسف شود و بیشتر از آن بدتان بیاید ولی مجبور نیستید تاسف و بد آمدن را به افسردگی تبدیل کنید.
برخی از نواقص زندگی مانند دردهای جسمانی که نمی توانید به سادگی از آن بگذرید را می توانید نادیده بگیرید و حواستان را از آن پرت کنید.
5. با تغییر باور نامعقول پنج سرنوشت تان را در دست بگیرید:
“احساس بدبختی در زمان مشکلات”
بجای احساس بدبختی ناشی آسیب های جدی و محرومیت تلاش کنید آن را به طور فلسفی بپذیرید. به جای اینکه بگویید چه اتفاق وحشتناکی برای من افتاده. بگویید خیلی بد است که من در این موقعیت تاسف آور هستم.
وقتی به شما انتقاد می شود اگر نظراتش موجه بود رفتارتان را عوض کنید یا محدودیت هایتان و عدم تایید آنها از طرف دیگران را بپذیرید.
زمانی که بدون هیچ دلیلی دچار احساسات منفی می شوید بدانید که از باورهایتان برخواسته است. آنها را زیر نظر بگیرید، باورهای نامعقول را جدا کنید و آنها را به چالش بکشید.
حتی می توانید اعمال اجباری مضر خود را کنترل کنید. مثلا این باور خود که باید سیگار بکشید یا پرخوری کنید را قاطعانه زیر سوال ببرید. وقتی به تمام معانی مثبت و منفی این اعمال فکر کنید دیگر صرفا لذتهای آن قادر به کشیدن شما به آن عمل نخواهد شد.
6. غلبه بر اضطراب با تغییر باور نامعقول شش:
“فکر کردن به ترسها و چیزهای خطرناک”
ببینید اضطراب های شما ناشی از کدام باور است؟ از خود بپرسید چرا فکر می کنم اگر فلان اتفاق بیافتد وحشتناک یا افتضاح خواهد بود؟
وقتی خطری شما را تهدید می کند اگر می توانید شرایط را عوض کنید تا با آن روبرو نشوید. اگر چنین امکانی ندارید خطر آن را بپذیرید. یعنی اگر فکر می کنید در یک هواپیما ممکن است سقوط کنید و بمیرید، این را بپذیرید.
اگر نمی توانید جلوی حادثه ای ترسناک را بگیرید، احتمال وقع آنرا بسنجید. و ببینید وقوع آن چقدر به شما آسیب خواهد زد.
وقتی متوجه شدید اضطراب شما ناشی از باورهای نامعقول شما است از الگوی فکر و عمل استفاده کنید. آن را زیر سوال ببرید و کاری که شما را می ترساند را بیشتر انجام دهید.
خودتان را متقاعد کنید که نگرانی اوضاع را بدتر می کند.
در مورد اهمیت چیزها اغراق نکنید. حتی سخت ترین مصائب زندگی هم با اغراق نکردن در مورد آنها قابل تحمل تر می شود.
حواس پرتی می تواند موقتا ترس بی پایه و اساس شما را رفع کند.
ریشه های ترس فعلی خود را بیابید و ببینید هرچند در کودکی واقع بینانه بوده اند ولی الان بی پایه و اساس اند. بپذیرید که ترس تان بی جهت است.
از برگشت اضطراب خود تعجب نکنید. خیلی راحت بپذیرید که ترس تان برگشته است.
7. تمرین خویشتن داری با تغییر باور نامعقول هفت:
“فرار از مشکلات برای داشتن یک زندگی رضایت بخش”
ابتدا کارهای خوشایند و مورد علاقه خود را شناسایی کرده و آنها را بی چون و چرا انجام دهید.
کارهایی که برای زنده ماندن و خوشبختی خود لازم می دانید را با کمک نجواهای درونی و اعمال عاقلانه خود انجام دهید. مثلا اینکه راه راحت در بلند برای من مشکلات بیشتری ایجاد می کند و پاداش کمتری به ارمغان می آورد.
بپذیرید که بعنوان یک انسان تغییر مثبت و خویشتن دار شدن سخت است و تنبلی جلوی شما را می گیرد. پس انتظار مشکلات را داشته باشید.
با شروع خویشتن داری کارها برایتان آسان تر می شود. طرحهای خود را به یک رشته اهداف کوچک تقسیم کنید. سپس به صورت تکه تکه کار کنید.
و در نهایت اینکه در خویشتن داری و انجام کارهای سخت افراط نکنید. چون به همان اندازه شما را ناکام می کند.
8. با اصلاح باور هشت زندگی خود را دوباره بنویسید:
“گذشته من بر حالم اثر دارد و نمی توانم آنرا تغییر دهم”
بپذیرید که گذشته شما تاثیر قابل توجهی بر شما دارد. ولی در عین حال بپذیرید که امروز گذشته فردا است. با تغییر تدریجی حال خود می توانید آینده خود را عوض کنید.
با تایید خطاهای گذشته خود بدون لعن و سرزنش می توانید از آنها به نفع آینده استفاده کنید. آنها را زیر نظر بگیرید و زیر سوال ببرید. آنهایی که دوست ندارید را کم کم کنار بگذارید.
اگر فکر می کنید اسیر گذشته شده اید جلوی تکرار واکنش های قبلی خود را بگیرید.
از شیوه فکر و عمل استفاده کنید. باوری که باعث می شود کاری مضر انجام دهید یا کار مفیدی را انجام ندهید به چالش بکشید. بعد به عمد آن کار مفید را تکرار کنید. یا از انجام کار مضر دست بکشید. سخت است ولی شدنی است.
از سیستم پاداش و مجازات استفاده کنید. کارهای مورد علاقه تان را بعنوان پاداش در نظر بگیرید. هر وقت باوری را به چالش کشیدید به خودتان پاداش بدهید. اگر با یک باور غلط همراه شدید خود را از پاداش محروم کنید.
از تجسم عقلانی هیجانی استفاده کنید. روزی چند بار خودتان را در حال انجام آن عمل ترسناک مجسم کنید.
یادتان باشد گذشته ها گذشته است. عادتهای قدیمی شما حداکثر می تواند تغییر را سخت کند. ولی بصورت جادویی نمی تواند بر حال یا آینده شما تاثیر بگذارد.
9. پذیرفتن واقعیت با اصلاح باور شماره نه:
“همه چیز باید خوب و کامل باشد”
بهترین کارها برای تغییر باور نامعقول شماره نه اینها است:
وقتی دیگران بد عمل می کنند از خودتان بپرسید واقعا باید خود را به خاطر آن ناراحت کنید؟ واقعا آنقدر مهم است؟
اگر می خواهید به دیگران کمک کنید تغییر کنند بهترین راه سهل گیری، انتقاد نکردن و پذیرش نگرش آنان است. سعی کنید دنیا را از دریچه چشم آنان ببینید. رفتار ناپسند آنها را رد کنید ولی خودشان را رد نکنید.
حتی وقتی عمل زشتی انجام دادند یا به شما آسیب رساندند آنها را سرزنش نکنید و یا در صدد تلافی بر نیایید. هرچه بیشتر مهربانانه رفتار کنید بیشتر از شما الگو می گیرند.
با کمال گرایی خود بی وقفه بجنگید. بجای اینکه دنبال انجام کارهای بی نقص باشید، آنقدر کار ناقص انجام دهید تا کیفیت کارتان به حد اعلا برسد.
راه حلهای مختلفی بیابید و آنها را با هم مقایسه کنید. تا بهترین راه حل را پیدا کنید. دل به دریا بزنید و آنرا بیازمایید. اگر شکست بخورید دنیا به آخر نرسیده است. انسانها با عمل کردن و شکست خوردن یاد می گیرند.
گاهی بهترین راه امروز، فردا بهترین راه نیست. پس بهتر است قابل اجرا ترین راه را برای رسیدن به هدف در هر مرحله انتخاب کنید.
10. غلبه بر سستی با تغییر باور نامعقول شماره ده
“با رخوت و عدم تحرک می توانم به اوج خوشی برسم”
با انجام موارد زیر می توانید این باور نامعقول را تغییر دهید:
غرق آدمها و چیزهای بیرون شوید. عشق ورزیدن به فعالیتی در بلند مدت باعث غرق شدن شما در آن می شود.
به خاطر خودتان در کسی یا چیزی غرق شوید نه بخاطر بالا بردن خودتان. تا زمانی که جلوی اثبات خوب بودن خودتان را نگیرید عمیقا عاشق هیچ کس یا هیچ چیز نمی شوید.
وقف کاری شوید که چالش برانگیز و بلند مدت است نه آسان و کوتاه مدت. اهدافی که به راحتی به دست نمی آیند و تا سالها کار می برند و همین هم باعث جذابیت آن می شود.
انتظار غرق شدن سریع نداشته باشید. بخاطر رخوت، ترس از شکست و پیچیدگی امور کمی طول می کشد تا غرق چیزی شوید. تا آن زمان می توانید زمینه نشاط آور دیگری را امتحان کنید.
وقتی در موضوعی غرق شوید می توانید به موضوعات دیگر مورد علاقه تان هم برسید. تنوع باعث می شود سرزنده تر شوید.
با مبارزه با باورهای نامعقول خود می توانید با رخوت و نافعالی بجنگید. افکاری که باعث رفتن شما به سمت رخوت و تنبلی می شود را بیابید و زیر سوال ببرید.
خودتان را وادار به عمل کنید. دقیقا مجبور کنید. مخصوصا جایی که ترس یا خجالت وجود دارد رفته رفته باعث آسان تر شدن و لذت بخش تر شدن آن کار خواهد شد.
می توانید مدتی بصورت ارادی نقش دیگری را بازی کنید. اگر کمرو و خجالتی هستید یک هفته نقش معاشرتی ترین و جسورترنی آدمی که می شناسید را بازی کنید.
برای شناخت و خودآگاهی به باورهایتان چهل صفحه اول از کتاب باور و موفقیت را به رایگان مطالعه نمایید.
دیدگاهتان را بنویسید