موفقیت فقط در گرو تلاش نیست
مسئولیت صددرصد، نه تقصیر
در ادبيات موفقيت مسئوليت موفقيت فرد بطور كامل و صددرصد متوجه خود او است. ولي اين به معني اين نيست كه اگر فردي موفق نبود صددرصد تقصير هم گردن او باشد. چون به غير از تلاش و كوشش عوامل ديگري هم در موفقيت يا عدم موفقيت او دخيل است. ضمن اينكه همه نميتوانند به اندازه هم موفق شوند. مثلا هر كسي نميتواند بيل گيتس، ايلان ماسك يا جف بزوس شود؟ چون قطعا شرايطي كه آنها داشتهاند براي همگان مهيا نيست.
با تلاش تنها نمی توانیم به هر موفقیتی برسیم
متاسفانه برخي مدرسان انگيزشي بدون اينكه هيچ ابزار يا نقشه راهي به مخاطبان خود نشان دهند اينطور به آنان تلقين ميكنند كه شما هر آرزويي داشته باشيد ميتوانيد به آن برسيد و هيچ حد و مرزي براي آرزوهاي شما وجود ندارد.کافی است تلاش کنید تا به موفقیت برسید. مثلا در سمينارهاي انگيزشي به مخاطبان گفته ميشود مقدار پولي كه ميخواهيد را بدون محدوديت بنويسید. مورد بوده فردي با درآمد صفر گفته ميخواهم صد ميليارد دلار داشته باشم. رقمي بیش از دو برابر فروش سالانه نفت و گاز و پتروشمي كشور. بعد كه فرد نتوانست مبلغی که هدفگذاری کرده را بدست بياورد سرخورده و نااميد شده و خود را سرزنش ميكند.
ولی با تلاش می توان به موفقیت بیشتری رسید
هر انساني هميشه از آن جايگاهي كه دارد با تلاش می تواند موفقیت بیشتری کسب کند. ولي نميتواند از نقطه صفر اکنون خود به جايگاه رفيع فرد ديگري برسد كه هيچ شباهتي به او ندارد. مدرسان رشد فردي همواره ميگويند مهمترين عامل براي موفقيت تلاش است. تلاش براي موفق تر شدن از اكنون خود لازم است ولي براي رسيدن به ديگري هرگز كافي نيست. به غير از تلاش عوامل ديگري مانند استعداد، محل زندگي، وضعيت خانوادگي و اجتماعي، اتفاقات غيرقابل پيشبيني و شانس در موفقيت فرد موثر است. به اين دليل صرفا بر تلاش تاكيد ميشود که تلاش تنها عاملي است كه در كنترل فرد است. بقيه عوامل هر كدام به او تحميل ميشود.
عوامل دیگر موثر بر موفقیت
به غیر از تلاش عوامل دیگری هم بر موفقیت تاثیر گذار است. كسي كه در نقطه بهتري از دنيا متولد ميشود، از ژنتيك بهتري برخوردار است، خانواده سطح بالايي داشته و بهترين آموزشها را ديده است، اتفاقاتي مانند جنگ، حوادث طبيعي، بيماري و مرگ والدين را تجربه نكرده است، در زندگي شانس با او يار بوده و تلاش هم ميكند قطعا از كسي كه هيچكدام از اينها را ندارد و صرفا تلاش ميكند جلوتر است. تلاش فرد غير برخوردار باعث ميشود وضعش از قبل بهتر شود ولي نميتواند به آن فرد برخوردار برسد. البته اگر همين تلاش را هم نداشته باشد حتما وضعتيش از آنچه كه هست بدتر ميشود.
نتیجه گیری
وقتي همه اين عوامل را با هم در نظر مي گيريم متوجه مي شويم اگر شما قرار است جزو:
- ده ثروتمند اول دنيا باشيد بايد آمريكايي باشيد،
- براي فيلسوف شدن بهتر است اروپايي باشيد،
- اگر مي خواهيد فوتباليست بزرگي شويد شانس تان در برزيل يا آرژانتين بيشتر است،
- ولي در دوي ماراتن بهتر است از شاخ آفريقا باشيد.
البته داشتن آرزوهاي بزرگ هيچ اشكالي ندارد ولي با اين شرط كه اگر فرد به آنها نرسيد نااميد و سرخورده هم نشود. ضمن اینکه دانستن اين حقيقت باعث ميشود فردي كه در مسير موفقيت تلاش ميكند كمتر خود را سرزنش كند. سرزنش كمتر موجب سرخوردگي و نااميدي كمتر و در نتيجه انگيزه و نيروي بيشتر براي بهتر شدن داشته باشد.
دیدگاهتان را بنویسید