چطور اراده ام را قوی کنم؟
احتمالا شما هم جزو کسانی هستید که دلیل عدم موفقیت تان در کارها و زندگی را نداشتن اراده یا اراده پایین می دانید. مخصوصا در کارهایی که نیاز به استمرار و مداومت بیشتری است. البته برای موفقیت در کارها و زندگی اراده لازم است ولی کافی نیست. ما برای موفقیت به غلبه بر چهار نیروی درونی اهمال کاری، ترس، ناشکیبایی و ناامیدی داریم. برای غلبه بر این نیروها به مجموعه ای از مهارتها مانند افزایش انگیزه و اراده، اصلاح باورها، ساخت عادت، هدفگذاری، مدیریت زمان و برنامه ریزی و … نیاز داریم. شاید بتوان گفت نیروی اراده تنها رابطه مستقیم با اهمال کاری داشته باشد. به همین دلیل لازم است کمی شناخت مان را از قدرت اراده بیشتر کنیم.
تعریف نیروی اراده
اراده به تعریف کوتاه یعنی انجام کاری که دوست نداریم و خودداری از انجام کاری که دوست داریم. یا به عبارت دیگر توانایی غلبه بر امیال آنی. وقتی هدفی برای خود تعیین می کنیم در مسیر رسیدن به آن هدف باید برخی از کارها را انجام دهیم و برخی کارها را ترک کنیم. معمولا کارهایی که باید انجام دهیم مقداری انرژی ذهنی و بدنی از ما طلب می کند. در مقابل کارهایی که نباید انجام دهیم مجموعه ای از لذتها است که باید برای رسیدن به هدف از آنها دست بکشیم.
مثالهای کار لازم: سحرخیزی روزانه، تکمیل کارها، انجام وظایف، تمرینات ورزشی، شروع یک فعالیت …
مثالهای خودداری: خوردن شیرینی، ماندن در تختخواب، بازی و تفریح، پرسه در اینترنت، تماشای تلویزیون …
وقتی علت عدم موفقیت مان را صرفا در نداشتن قدرت اراده می دانیم یعنی از خود انتظار داریم مانند ابرقهرمانان فیلمهای هالیوودی توان غلبه بر هر وسوسه ای را داشته باشیم. بعلاوه اینکه در مبارزه با کارهای سخت و طاقت فرسا در درازمدت کم نیاوریم. این طرف فکر به دلیل عدم شناخت از نیروی اراده و به طریق اولی عدم شناخت از ذهن انسان است.
نیرویی مصرفی به نام اراده
اراده را می توان به باطری شارژی تشبیه کرد که مرتب در حال پر و خالی شدن است. در لحظاتی کاملا پر و در زمانهایی هم کاملا خالی می شود. با این تفاوت که این باطری در درازمدت هم قابلیت کاهش حجم شارژ و هم افزایش دارد. یعنی با انجام کارهایی می توان حجم شارژ گیری این باتری را افزایش یا کاهش داد.
معمولا به این شکل است که ما در ابتدای صبح دارای بالاترین مقدار اراده هستیم و شب هنگام قبل از خواب این مقدار به کمترین می رسد. همچنین در طول زندگی با کارها، تصمیمات و عادتهایی که برای خود می سازیم می توانیم حجم شارژگیری اراده مان را کاهش یا افزایش دهیم. وقتی می گوییم فردی با اراده یا کم اراده است منظورمان همین مقدار طولانی مدت کنترلی است که هر فرد بر خود دارد.
مصرف کنندگان قدرت اراده
کارهای روزانه
تمام تصمیمات و کارهایی که ما در طول روز انجام می دهیم هر کدام مقداری از قدرت اراده روزانه مان را مصرف می کند. مخصوصا اگر آن کار با فعالیت مغز یا ماهیچه همراه باشد. ولی حتی اگر در طول روز کار خاصی انجام ندهیم و صرفا تا شب بیدار باشیم باز هم مقدار ذخیره اراده ما در پایان شب بسیار پایین تر از اول صبح است. به همین دلیل است که می گویند کارهای مهم تان را اول صبح انجام دهید چون بیشترین مقدار اراده را دارید.
مشغولیت ذهنی و حواس پرتی
تمرکز و جمع بودن حواس رابطه مستقیمی با قدرت اراده دارد. برعکس آن هم درگیری ذهنی و حواس پرتی است که مصرف کننده اراده است. در واقع وقتی ذهن ما مرتب از موضوعی به موضوع دیگر می پرد در حال مصرف انرژی است. مثل کامپیوتری که مرتب برنامه های مختلف را روی آن باز و بسته می کنید و پردازشگر آن داده های مختلف را همزمان پردازش کرده و بقول معروف داغ می کند.
استرس و تنش هم باعث کاهش نیروی اراده می شود
مقدار کنترل شده ای از استرس برای حرکت در مسیر رشد همواره لازم است. ولی اگر تنش از حدی بالاتر رود باعث پایین آمدن راندمان مغز می شود. تا جاییکه تقریبا مغز ما دستهای خود را به نشانه تسلیم بالا می برد. بنابراین اگر معمولا در شرایط تنش زا قرار دارید یا بصورت مزمن به اضطراب دچار هستید انتظار داشتن اراده بیهوده است.
پر کنندگان ظرف اراده
خواب شبانه آرام
تقریبا هیچ عاملی به اندازه خواب ظرف اراده ما را پر نمی کند. حتی گاهی یک چرت کوتاه هم می تواند چنین کارکردی داشته باشد. ولی خواب آرام و کافی شبانه بیشترین تاثیر را دارد. مقدار نیاز به خواب در انسانها متفاوت است ولی بصورت کلی بین 7 تا 9 ساعت است. این مقدار برای یک نفر قابل تغییر نیست و تلاش برای کم کردن مقدار خواب مورد نیاز در درازمدت آثار منفی بر جای می گذارد.
رژیم غذایی مفید
نوع غذایی که می خوریم بر مقدار اراده روزانه ما تاثیر می گذارد. رژیمهای سرشار از ویتامین و فیبر، با چربی و پروتئین و قند کنترل شده انرژی و سرحالی بیشتری به ما می دهد و در نتیجه قدرت اراده ما را بیشتر می کند. خوردن مقدار زیادی گوشت و چربی در روز باعث می شود انرژی بدن صرف هضم این عناصر شود.
ورزش سبک و مفرح
تحرک بدنی بصورت کلی باعث سرحالی ما می شود. وقتی ورزش می کنیم خون بیشتری به مغزمان می رسد و احساس سرخوشی می کنیم. بالا رفتن انرژی هم منجر به افزایش قدرت اراده مان می شود. البته ورزش سنگین مصرف کننده اراده است و هرچند در درازمدت قدرت اراده ما را بیشتر می کند ولی در یک روز می تواند باتری اراده ما را خالی کند.
مراقبه و ذهن آگاهی
تمرینات ذهن آگاهی منجر به تمرکز بیشتر ذهنی و نتیجه آن هم افزایش نیروی اراده است. کافی است در بین کارهای روزانه یک یا دو بار ده نفس عمیق یا مراقبه کوتاه 5 دقیقه ای داشته باشیم تا حداقل 20 تا 30 درصد شارژ به باتری اراده مان افزوده شود.
چه چیزهایی باعث می شود اراده ما ضعیف شود؟
تا اینجا پر کنندگان و خالی کنندگان ظرف اراده در یک روز را با هم بر شمردیم. حال می خواهیم ببینیم چه کارهایی در طولانی مدت حجم ظرف اراده مان را افزایش یا کاهش می دهد.
حال خوب کن های آنی
لذت جویی در هر شکل آن تضعیف کننده قدرت اراده است. لذتهای آنی در لحظه انجام اراده مصرف نمی کنند ولی درست مانند ماهیچه ای که از آن استفاده نمی کنیم و بعد از مدتی ضعیف می شود، کارهای روزانه ما هم همین اثر را دارد.
کارهایی که مصرف کننده نیروی اراده است در طولانی مدت قدرت اراده ما را قوی می کند
کارهایی که برای انجام آنها اراده ای مصرف نمی شود در طولانی مدت قدرت اراده مان را ضعیف می کند.
بنابراین اگر همواره دنبال تفریح، استراحت، خوشگذرانی، لم دادن، سور و سات و اتلاف وقت هستید بدانید این کارها در درازمدت اراده تان را ضعیف می کند.
اهداف بزرگ
متاسفانه برخی از مدرسان انگیزشی به مخاطبان خود اینطور القا می کنند که دلیل عدم موفقیت آنها این است که اهداف کوچک و کم ارزشی داشته اند. باید بزرگ بخواهند تا بدست بیاورند. ناگفته پیداست که احتمال رسیدن به اهداف بزرگ همواره کم است.
وقتی انسان صرفا به هدف بزرگ خود توجه دارد و آن هدف هم یا بدست نمی آید یا خیلی دیر کسب می شود در انسان ناامیدی ایجاد می کند. مغز انسان از کار سخت و بزرگ می ترسد و فرار می کند. اگر شما انبوهی از ظرفهای شسته نشده، پرونده های در انتظار بررسی و کتابهای خوانده نشده پیش روی خود ببینید اراده تان در مقابل آن تنها می تواند تسلیم شود.
سرکوب آرزوها
جمله ای در انگلیسی وجود دارد که می گوید زندگی را تا حدی باید زندگی کرد. اگر مرتب امیال و آرزوهای خود را سرکوب کنید و خود را از هر لذتی محروم کنید نتیجه عکس می دهد. نه تنها اراده تان قوی نمی شود که اتفاقا ضعیف هم می شود . مانند این است که با چرخ پنچر کیلومترها رانندگی می کنید، نه فقط لاستیک که رینگ هم آسیب می بیند.
اگر مثلا می خواهید شیرینی نخورید یا سیگار نکشید بهتر است در محیط آن قرار نگیرید. ولی اگر همواره شیرینی جلو چشمتان باشد و از خوردن آن خودداری کنید تاثیر معکوس می گذارد. این همان چیزی است که می گویند مقداری از عزت نفس تان را از دست می دهید. بنابراین بعدا در جایی دیگر بیرون می زند و ما را دچار مشکل می کند.
جوایز اشتباه
برخی برای کارهای مثبتی که انجام می دهند جوایز اشتباهی در نظر می گیرند. جوایزی که در زمینه ای دیگر اراده شان را تحلیل می برد. مثلا دانش آموزی که جایزه درس خواندنش تلویزیون نگاه کردن یا بازی رایانه ای است. همانجایی که خطر تضعیف اراده وجود دارد. یا کسی که بعد از هر کاری که انجام می دهد یک نخ سیگار یا یک قهوه خود را مهمان می کند.
چطور ماهیچه اراده ام را قوی کنم؟
قوی کردن قدرت اراده کاری شبیه حفظ تعادل در بندبازی است. مسیری ظریف و باریک که در هر سمت افراط کنیم نتیجه آن سقوط است. بنابراین چه کسانی که خیلی اراده به خرج می دهند و چه کسانی که معمولا اراده ای در کارها ندارند در نهایت به یک نقطه می رسند. چون هدف غایی ما داشتن زندگی معنادار و ارزشمند است نه صرفا کسب موفقیت ها. ورزشکار کاملا موفقی که در پایان دوره قهرمانی به افسردگی دچار شود، هنرمند یا تاجر موفقی که به اعتیاد یا خودکشی برسد در نهایت خیلی تفاوتی با آن فرد تنبل و راحت طلب نخواهند داشت. تفاوت صرفا در این است که یکی همه اراده خود را تا انتها مصرف می کند دومی هیچگاه از آن استفاده نمی کند.
قرار نگرفتن در معرض عوامل تحریک کننده
گفتیم بجای خودداری از لذتها بهتر است در معرض آن قرار نگیریم. وقتی چیزی را دوست داریم ولی خود را از آن محروم می کنیم در واقع داریم از ذخیره اراده مان مصرف می کنیم. مثل اینکه فرد روزه داری از صبح در معرض انواع غذاها و نوشیدنی قرار داشته باشد. یا معتاد از بند اعتیاد رسته ای که در محفل دود و دم قرار می گیرد.
گذاشتن اهداف کوچک و واقع بینانه
داشتن هدف بزرگ خوب است به شرطی که به اهداف کوچکتری شکسته شده و آنقدر خورد شود تا به گامهای کوچکی تبدیل شود. اهداف کوچک چون تکمیل می شوند احساس پاداش انجام در معز ایجاد شده و این خود انرژی بیشتری برای ادامه به ما می دهد. وقتی شما در یک روز ده کار انجام شده را تیک می زنید احساس قدرت و پیروزی می کنید و این شما را به سمت مداومت بیشتر در کارها و خودداری بیشتر در مقابل امیال سوق می دهد.
سفر خیالی به آینده
مغز قدیم ما برداشت واضحی از آینده و گذشته ندارد. معمولا در زمان حال زندگی می کند. بنابراین لذت و درد را صرفا در زمان حال می تواند تجسم کند. نمی تواند تجسم کند یک سال دیگر گرسنه یا فقیر هستیم. همینطور نمی تواند تجسم کند قرار است یک سال دیگر از چیزی لذت ببرد. بنابراین تا جاییکه می تواند از درد و رنج اکنون فرار می کند و به لذتهای آنی می پردازد.
البته قشر پیش پیشانی که فقط در ما انسان ها وجود دارد اینطور فکر نمی کند ولی چون مرکز احساس در مغز قدیم قرار دارد و قدرت آن هم بیشتر است معمولا در مقابل مغز قدیم مجبور به تسلیم می شود. این تجربه را همه داشته ایم که در حال کار یا درس خواندن دوستی می آید و می گوید بابا ول کن بیا بریم بازی کنیم و ما هم یک لحظه قید موفقیت را زده و با او همراه شده ایم.
برای غلبه بر این تجربه می توانیم تمرین تجسم آینده را انجام دهیم. به این فکر کنید که اگر الان دست از کار بکشم یا تسلیم فلان میلم شوم یکسال دیگر چه وضعیتی خواهم داشت.
توجه بجای سرکوب
کسانی که در حال تمرین اراده هستند همواره در معرض وسوسه امیال قرار دارند. سرکوب هیچوقت پاسخ مناسبی برای هیچ خواسته ای نیست. چون بعدا اثر آن در جای دیگری خود را نشان می دهد. گاهی می توان بدون ارضای یک میل صرفا به آن توجه کرد تا از بین برود. اگر در حال ترک سیگار هستید و هوس آن به شما دست داده است، بجای پرت کردن حواس خود کافی است یک لحظه کشیدن یک نخ سیگار را در ذهن خود مجسم کنید و بگذارید کم کم خودش برود. یادتان باشد احساسات ما لحظه ای بیشتر نیستند به شرطی که با آنها نجنگیم و آنرا دشمن خود فرض نکنیم.
اگر فکر می کنید فرد اهمال کاری هستید این مطالب و آموزشهای بهبود من به کارتان می آید:
دیدگاهتان را بنویسید