پرورش سرسختی
برای اینكه یاد بگیریم به اهداف خود برای مدتهای بسیار طولانی پایبند بمانیم نیازمند پرورش سرسختی در خود هستیم. لابد می پرسید مگر سرسختی هم می توان پرورش داد؟ بله ما می توانیم میزان سرسختی خود در زندگی را افزایش دهیم برای پرورش سرسختی دو راه وجود دارد؛ از درون و از بیرون. روش از درون یا روانشناسانه است با چهار عامل علاقه، تمرین، هدفمندی و امید بدست میآید. دیگری روش از بیرون است که با فرزندپروری، انتخاب شرایط سختتر در زندگی و پیوستن به یک فرهنگ سرسخت بدست می آید.
پرورش سرسختی از درون
با علاقه
اگر به كاری كه انجام میدهیم علاقمند باشیم در آن سرسختتر هستیم. البته علایق ما چیزی نیست كه از کودکی برایمان مشخص باشد یا در نوجوانی یكباره یا با فكر كردن به آن برسیم. كشف علایق در فرایندی نسبتا طولانی با غرق شدن در حوزههای مختلف بدست میآید. كسانی كه علایق خود را پیدا كردهاند اغلب زمینههای مختلفی را بقول معروف تا ته رفتهاند تا کار دلخواه خود را پیدا کرده اند.
با تمرین
عامل دوم پرورش سرسختی با تمرین است. تمرین چون نیاز به صرف انرژی دارد و اغلب همراه با درد است همه از آن فراریاند. ولی اگر آنرا به عادت تبدیل كنیم انرژی خیلی کمتری از ما میگیرد و سختی آن به چشممان نمیآید. دیگر اینكه تمرین باید هوشمندانه باشد. یعنی همراه با بازخورد و اصلاح باشد تا به پیشرفت بیانجامد. دیدن نتایج تمرینات باعث ایجاد انگیزه و ماندن در آن میشود.
با هدفمندی
پرورش سرسختی با هدفمندی یعنی كاری كه انجام میدهیم صرفا به قصد لذت شخصی خودمان نباشد و نتیجه آن برای دیگران هم سودمند باشد. وقتی ما كاری را انجام میدهیم كه زندگی انسانها را بهتر كرده و دنیا را جای بهتری برای زندگی میكند در انجام و ادامه آن سرسختتر هستیم.
با امید
پرورش سرسختی با امید یعنی ساختن طرز فكر خوشبینانه و تغییر گفتگوی درونی بدست میآید. خوشبینی آموخته شده یعنی فكر كنیم مشكلات علتهای دائم ندارند و موقتیاند. ضمن اینکه همیشه چیزهایی وجود دارد كه ما بر آن كنترل داریم. مانند انتخابها، رفتار، اهداف، تلاش و غیره. همچنین با تغییر گفتگوی درونی خود مانند مهربانی بیشتر با خود در هنگام اشتباهات یا روبرو شدن با مشكلات احساس و انرژی بهتری خواهیم داشت و تلاش بیشتری میكنیم.
پرورش سرسختی از بیرون
روش دوم پرورش سرسختی از بیرون است كه به سه شكل فرزندپروری توسط والدین، انتخاب زمین بازی سخت و پیوستن به یك فرهنگ سرسختی بدست میآید. از این سه شکل مورد اول دست ما نیست ولی دوتای دیگر را می توانیم خودمان انتخاب کنیم.
با فرزندپروری
فرزندپروری توسط والدین و معلمان انجام میشود. نخست اینكه فرزندان از عمل والدین تقلید میكنند نه از حرفهایشان. پس والدین سرسختتر احتمالا فرزندان سرسختتری هم خواهند داشت. دیگر اینکه والدینی بچههایی سرسخت میپرورانند كه از چهار عامل حمایت / عدم حمایت و سختگیری / عدم سختگیری از تركیب حمایت و سختگیری در برخورد با بچههایشان استفاده میكنند.
با انتخاب زمین بازی سخت
زمینهای بازی سخت یعنی برای خود پروژهای تعریف كنیم كه شامل چالشی حداقل برای دو سال باشد. البته این كار باید تركیبی از چالش / سرگرمی و سختی / جالبی باشد. مثلا یادگیری یك ساز، یك ورزش جدید، مهاجرت، تغییر شغل یا راهاندازی یك كسب كار. كاری كه قبل از شروع میدانیم قرار است فشار مضاعفی را به ما وارد كند ولی در عین حال لذت و جالبی خود را هم دارد.
با پیوستن به یک فرهنگ
آخرین روش پرورش سرسختی از بیرون پیوستن به یك فرهنگ سرسختی است. برخی شركتها، تیمهای ورزشی و فرهنگهایی مانند كشور نروژ از این دست است. وقتی شما به چنین فرهنگی ملحق میشوید این ویژگی را در اطرافیان خود و كلیت آن مجموعه میبینید. برای اینكه در آن جامعه دوام بیاورید شما هم مجبورید مانند آنها عمل كنید. جو حاکم بر آن محیط بر شما اثر می گذارد و بقول معروف شما را همرنگ جماعت می کند.
اگر به موضوع سرسختی علاقمند هستید این مقاله کوتاه بهبود من را هم از دست ندهید: سرسختی
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.