موانع دروني موفقيت: ناامیدی
25 خرداد 1402
ارسال شده توسط حسین زیرراهی
740 بازدید
وقتی در وسط مخصمه ای قرار داریم خیلی سخت است که احساس ناامیدی نکنیم!
فرض كنيد در جادهاي خاكي در بيابان در حال رانندگي هستيد و ساعتها از نزديكترين آبادي فاصله داريد. ماشينتان خراب ميشود، شما هم چندان از مكانيك ماشين سر در نميآوريد. ضمنا احتمال اينكه كسي از آن راه بگذرد هم خيلي كم است. شب هم نزديك است و زمان زيادي براي استفاده از روشني روز در اختيار نداريد. فكر ميكنيد در چنين شرايطي چقدر احتمال نجات خود از آن شرايط را ميدهيد؟ خيلي كم. اينجا احساس ناامیدی كاملا غالب است. ممكن است خيلي تلاش كنيد و به خود دلداري دهيد كه حتما راهي براي نجات وجود دارد ولي صدايي در مغزتان ميگويد هيچكدام از راهحلها جواب نميدهد.
همه ما اين را ميدانيم كه در نوميدي بسي اميد است و پايان شب سيه سفيد است، ولي ما اغلب اين را در حرف ميدانيم نه در عمل. معمولا زماني كه مشكل خاصي نداريم يا اوضاعمان خوب است به آن باور داريم. وقتي مانند مثال بالا در مخمصهاي گير ميكنيم يا كارهايمان نتيجه نميدهد خيلي زود نااميد ميشويم. واقعا چرا ما اينقدر زود نااميد ميشويم؟
ریشه های ناامیدی
ريشه ناامیدی هم مانند سه مانع ديگر موفقیت يعني تنبلي، ترس و عجله دروني و در مغز ما است. در مقاله موانع دروني موفقيت: عجله گفتيم به دليل اينكه نياكان عصر حجري ما نتايج مثبت و منفي كارهايشان در يك روز مشخص ميشده است چيزي به نام آينده دور براي خود متصور نبودهاند. يعني نه كاري انجام ميدادهاند كه در آينده جواب دهد و نه قرار بوده است مشكل امروزشان در آينده حل شود. مثلا غذايي كه بدست مي آوردهاند را همان روز ميخوردهاند. خطري كه جان آنها را تهديد ميكرده است را هم بايد همان روز دفع ميكردهاند. مغز آنها و به تبع آن مغز ما بصورت طبيعي و آموزش نديده توان اين را ندارد كه آينده را بصورت درست تصور كند. بنابراين نه راحتي هاي آينده و نه مشكلات آينده را خيلي شفاف نميبيند:
مغز ما بيشتر چيزي را ميبيند كه در حال حاضر دارد اتفاق ميافتد.
دنیا سیستمی است
كسي كه از كار اخراج شده است آنچه ميبيند اين است كه بيكار است و پولي براي گذران زندگي ندارد. يا بازاريابي كه به صد نفر مراجعه ميكند و يك فروش هم ندارد بجاي اينكه فكر كند اين آدمها در اين زمان نيازي به جنس او ندارند برايش راحتتر است كه فكر كند اين جنس قابل فروش نيست. دليل اين موضوع اين است كه مغز ما دنيا را بصورت خطي ميبيند. در حاليكه دنيا سيستمی است. شما امروز به كسي لطفي ميكنيد چند سال ديگر كه انتظارش را نداريد چند برابر آنرا دريافت ميكنيد.
جاده موفقیت صاف نیست
يك دليل ديگر نااميدي اين است كه ما مشكلات آينده را هم درست نميتوانيم تخمين بزنيم. فكر ميكنيم موفقيت جاده صافي است كه بايد از اول تا آخر آن با يك سرعت برويم. در حاليكه مسير موفقيت بيشتر شبيه بازي مار و پله است. پر از مانع، چاله، بنبست و جاهاي صعب العبور است. وقتي به نااميديمان خودآگاه باشيم و بدانيم در شرايط سخت نااميد شدن طبيعي است كمتر در دام آن ميافتيم و راحتتر هم از آن رها ميشويم.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
سن یادگیری و تغییر
چرا ورزش نمیكنی؟ از ما گذشته، كامپیوتر یاد بگیر، از من گذشته، یك ساز موسیقی...
موفقیت فقط در گرو تلاش نیست
مسئولیت صددرصد، نه تقصیر در ادبيات موفقيت مسئوليت موفقيت فرد بطور كامل و صددرصد متوجه...
پرورش سرسختی
برای اینكه یاد بگیریم به اهداف خود برای مدتهای بسیار طولانی پایبند بمانیم نیازمند پرورش...
سرسختی
یكی از معضلات امروز جامعه ما طرز فكر راحتطلبی و عافیتجویی است. فكر میكنیم باید...
مهارت ارتباطی: انتقاد
اگر دوست دارید نكته اصلی این مقاله كوتاه را همین الان در دو كلمه به...
مهارت ارتباطی: ادراک
ادراک یعنی آنطور که هر کدام از ما دنیا را درک می کنیم احتمالا شما...
دیدگاهتان را بنویسید