سرسختی
یكی از معضلات امروز جامعه ما طرز فكر راحتطلبی و عافیتجویی است. فكر میكنیم باید یك زندگی مرفه و بدون تجربه تلاش و سختی داشته باشیم. اغلب در گفتگوهای عامه میشنویم كه كشور ما كه روی دریایی از ثروتهای زیرزمینی قرار دارد چرا نباید این ثروت بین مردم تقسیم شود. چیزی شبیه مردم كشورهای عرب حاشیه خلیج فارس. دیگر اینكه بیشترمان به این موضوع واقف نیستیم كه كشورهای غربی و دیگر قطبهای اقتصادی دنیا بخاطر كار و تلاش و سختی كشیدن چندین نسل خود به اینجا رسیدهاند. این طرز فكر اشتباه باعث شده است امروزه بهخصوص نسل جدید كه با امكانات بهتری بزرگ شدهاند آن سرسختی لازم برای رفتن به جنگ مشكلات و پیروزی در بازی زندگی را نداشته باشند.
تعریف سرسختی
خانم آنجلا داكورث در كتاب خود به نام سرسختی این واژه را اینطور معنی میكند:
سرسختی یعنی پایبندی به هدفی سطح بالا برای مدتی بسیار طولانی
این هدف میتواند رشتهای عملی، هنری، ورزشی یا تخصصی كاری باشد. سرسختی تركیبی از اشتیاق و پشتكار است. اشتیاق یعنی داشتن هدف یا قطبنما است. هدف چشمانداز را به ما نشان میدهد. مثلا رسیدن به درجه استادی در یك فن میتواند هدف باشد. قطب نما برعكس هدف، فقط جهت را به ما نشان میدهد. ارزشهای زندگی نقش قطبنما را دارد. مثلا یادگیری میتواند یك ارزش باشد. پشتكار به معنی تسلیم نشدن است. یعنی در مسیر رسیدن به هدف یا حركت در جهت قطبنما از پا نایستیم.
آزمایش مقدار سرسختی
میزان سرسختی را با دو آزمون میتوان بدست آورد. یك تغییر اهداف و دوم دلسرد نشدن است. كسانی كه در زندگی اهداف زیادی را قبل از نیل به آن عوض میكنند و در پیگیری یك هدف زود دلسرد میشوند سرسختی پایینی دارند. در واقع اینها به محض اینكه به هسته سخت كار برخورد میكنند آن هدف را رها میكنند و سراغ هدف دیگری میروند. در مقابل كسانی كه با اشتیاق و پشتكار به اهداف خود وفادار میمانند سرسختی بالایی دارند.
پس نقش استعداد چیه؟
برعكس آنچه مردم عادی فكر میكنند استعداد نقش پررنگی در موفقیت انسان ندارد. داكورث معتقد است از بین دو عامل استعداد و تلاش، تاثیر تلاش دو برابر است. چون موفقیت با تركیب مهارت و تلاش بدست میآید و مهارت هم با تركیب استعداد و تلاش. ضمن اینكه هر انسانی كه مبتلا به اختلال یادگیری نباشد بالاخره در زمینهای استعداد دارد. تاریخ بشر پر است از استعدادهای درخشانی كه بدون هیچ موفقیتی گمنام از دنیا رفتهاند ولی كمتر فرد تلاشگری وجود دارد كه موفق نشده باشد. در واقع استعداد اگر با تلاش همراه نشود مخرب هم هست. چون فرد فكر میكند با داشتن استعداد نیاز به تلاش ندارد و همواره دنبال راههای میانبر و بدون دردسر میگردد.
سرسختی اکتسابی است
خبر خوب در مورد سرسختی این است كه هیچكس سرسخت به دنیا نمیآید. بلكه در طول زندگی به دو روش پرورش مییابد. یكی روش از درون و دیگری از بیرون است. پروراندن سرسختی از درون نیازمند چهار عامل است: علاقه، تمرین، هدفمندی و امید. رشد سرسختی از بیرون به سه روش امكانپذیر است: فرزندپروری توسط والدین، انتخاب زمینهای بازی سخت، و پیوستن به یك فرهنگ سرسختی مانند جوامعی چون فنلاند یا برخی شركتها.
در این مقاله یاد میگیرید چطور سرسختی را در خود پرورش دهید: پرورش سرسختی
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.