موانع درونی موفقیت: ترس
29 اردیبهشت 1402
ارسال شده توسط حسین زیرراهی
757 بازدید
گاندي وقتي براي اولين بار میخواست در رستوراني در لندن براي جمع كوچكي سخنراني كند از شدت ترس بیهوش شد. كسي كه بعدا ركورددار سخنراني براي بزرگترين اجتماع بشري شد. ترس باعث ميشود ما دست به كار جديد يا در شرايط جديد نزنيم. جاييكه خطري واقعي ما را تهديد نميكند ولي ما ميترسيم.
ترس حافظ جان ما است
ترس يكي از هشت احساس پايهاي انسان و پستاندارن نزديك به انسان است. ميتوان گفت احساس ترس بيشترين سهم را در زنده ماندن انسان داشته است. نياكان غارنشين ما با احساس ترس از حمله درندگان، خزندگان، گياهان سمي، بلاياي طبيعي و قبايل ناشناس خود را در امان نگه ميداشتهاند. در کنار ترسهای شناخته شده، هر شرايط جديد و ناشناختهاي هم براي آنها ايجاد ترس ميكرده است. حيوان یا گیاهی ناشناخته، قبيلهای ناشناس، مكانی جديد و خلاصه هر شرايطي كه قبلا تجربه نكرده بودند برايشان ترسناك بود. چون ممكن بود اين خطرات جان آنها را بگيرد.
تغییر از واقعی به کاذب
بعد از آخرين عصر يخبندان در دوازده هزار سال پيش انسان بصورت تدریجی توانست با يكجانشيني و كشاورزي تسلط بيشتري روي طبيعت داشته باشد. يعني آن زندگي پر از خطرات جاني را به زندگي كمخطرتر در جوامع بزرگتر ساخته دست خود عوض كرد. این تغییر زندگی از اين منظر دو خروجي داشته است. نخست اينكه خطرات جاني در آن به شدت پايينتر آمده ولي شرايط نامشخص و عدم قطعيت به شدت بالا رفته است. در نتيجه با اينكه ما زندگي امنتري داريم شرايط ترسناك غير واقعي بيشتري را تجربه ميكنيم. چون مغز ما از شرايط ناشناخته و عدم قطعيت ميترسد و اين شرايط امروزه به شدت زياد شده است.
مكانهاي جديد مانند شهرها، خیابانها و اداراتي كه قبلا نرفتهايم. افراد جدیدي كه هر روز براي اولين بار ميبينيم. كارهاي جدیدی كه تا كنون انجام ندادهايم. جمع هایی كه قبلا شرکت نکردهایم حتي يك مراسم ختم يا عروسي يا جشن تولدي كه كسي در آن نميشناسيم براي ما ابتدا كمي ترسناك است. البته اين ترس ممكن است خود را به شكل اضطراب، خجالت و كمرويي يا كامل گرايي نشان دهد. ولي اغلب باعث ميشود دست به اقدام نزنيم.
ترس از اقدام مانع موفقیت
ترس از اقدام باعث ميشود همواره در منطقه امن خود بمانيم. هر كار جديدي مستلزم خروج از منطقه امن است. منطقه امن جايي است كه ما احساس ترس كمتري ميكنيم چون فقط كارهايي را انجام ميدهيم كه قبلا تجربه آن را داشتهايم. بنابراين رشد و پيشرفتي هم اتفاق نميافتد. از طرفي چون موفقيتي كسب نميكنيم زندگي مان همواره كوچكتر ميشود و در نتيجه ترسهايمان هم بيشتر ميشود.
وقتي بپذيريم كه هر مهارت جديدي نياز به تمرين، تكرار، خراب كردن و شكست دارد تا آنرا ياد بگيريم، به خود فرصت اشتباه و يادگيري ميدهيم. همچنين وقتي بدانيم ترسيدن در شرايط ناشناخته طبيعي است و به اين احساسمان خودآگاهي داشته باشيم با وجود ترس دست به اقدام ميزنيم. خواه صحبت در يك جمع باشد، خواه اجراي يك قطعه هنري يا درخواست حقوق از مديرمان باشد.
شايد بزرگترين راه حل كاهش ترس و خروج از منطقه امن اقدام با وجود ترس باشد. عمل به جمله معروف «بترس ولي انجامش بده». در این صورت همواره از مشكلات و ترسهايمان بزرگتر ميشويم.
اگر به موضوع ترسها علاقمندید این مقاله بهبود من را هم از دست ندهید:
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
سن یادگیری و تغییر
چرا ورزش نمیكنی؟ از ما گذشته، كامپیوتر یاد بگیر، از من گذشته، یك ساز موسیقی...
موفقیت فقط در گرو تلاش نیست
مسئولیت صددرصد، نه تقصیر در ادبيات موفقيت مسئوليت موفقيت فرد بطور كامل و صددرصد متوجه...
پرورش سرسختی
برای اینكه یاد بگیریم به اهداف خود برای مدتهای بسیار طولانی پایبند بمانیم نیازمند پرورش...
سرسختی
یكی از معضلات امروز جامعه ما طرز فكر راحتطلبی و عافیتجویی است. فكر میكنیم باید...
مهارت ارتباطی: انتقاد
اگر دوست دارید نكته اصلی این مقاله كوتاه را همین الان در دو كلمه به...
مهارت ارتباطی: ادراک
ادراک یعنی آنطور که هر کدام از ما دنیا را درک می کنیم احتمالا شما...
دیدگاهتان را بنویسید