ابزارهاي رشد فردی: تلاش آگاهانه
تلاش آگاهانه تلاش همراه با يادگيري و رشد است.
در داستان قلعه حيوانات اسبي وجود دارد به نام باكستر كه مظهر تلاش است. باكستر تا آخرين نفس و جاني كه در بدن دارد براي موفقیت مزرعه تلاش ميكند. بقيه به او ميگويند كارش نتيجهاي ندارد. ولي او گوش نميكند و دست آخر اين تلاش زياد به قيمت جانش تمام ميشود و واقعا هم كار او تاثيري در موفقيت مزرعه ندارد. امروزه در روانشناسی مدیریت به چنین طرز فکری سندروم باکستر گفته می شود.
بدون تلاش موفقیتی در کار نیست
در مسير موفقيت، رشد و توسعه فردي تقريبا هيچ عاملي به اندازه تلاش اهميت ندارد. دوست عزيزم همين الان اين جمله را از من داشته باش: هيچ موفقيتي بدون تلاش بدست نميآيد. نه فقط تلاش كه تلاش زياد هم لازم است. شايد همين الان در ذهنت افراد موفق زيادي فهرست شده باشند كه معتقديد بدون تلاش موفق شدهاند. من هم منكر اين نيستم. ولي صاحب نظران موفقيت هر دستاوردي را موفقيت نميدانند. سخن كوتاه اينكه:
موفقيت آن تغيير دروني است كه هيچكس نميتواند آنرا از شما بگيرد
بنابراين اينكه فردي به هر روشي توانسته بدون تلاش كرسي استادي فلان دانشگاه، مالكيت فلان هولدينگ اقتصادي يا هر دستاورد بيروني را بدست آورده باشد، موفقيت به حساب نميآيد. چون فقط زماني اينها را به نام او مينويسند كه بتواند در مكان، زمان و شرايط ديگر هم آنها را تكرار كند.
تلاش باید آگاهانه باشد
تا اينجا وجود تلاش براي رسيدن به موفقيت را لازم دانستيم. حال سوال اينجاست كه چه تلاشي؟ پاسخ هم اين است: تلاش آگاهانه. اگر صرفا تلاش كافي بود كارگران فله يا فصلي موفق ترين بودند. چون تقريبا هيچكس به اندازه آنها تلاش نميكند.
یکبار در سفر به یکی از استانهای غربی مهمان دوستی بودم كه كارش كشت سيب زميني بود. فصل درو سيب زميني بود و ما را شب هنگام به محل استراحت مزرعه خود برد. سركارگر برايمان تعريف كرد الان بيست روز است كه از ساعت شش صبح تا ده شب به جز دو زمان صبحانه و نهار در حال كار هستند. با سرعتي نگفتني و حجم كاري بسيار بالا. ميگفت در بيست روز گذشته فقط ديشب يكبار توانسته به شهر برود و حمام كند. حتما شما هم با من موافق هستيد كه اين كارگران پرتلاش اگر تمام عمر به اين كار بپردازند كسي به آنها موفق نميگويد.
تلاش آگاهانه همراه با چالش یادگیری است
تلاش آگاهانه يعني من وظيفه اكنونم را به بهترين نحو انجام ميدهم و آنرا ادامه ميدهم تا زمانيكه در آن يادگيري و رشد وجود دارد. همين وجه تفاوت تلاش آگاهانه با تلاش است. اگر شما روزي ده ساعت و به مدت سي سال:
بار خالي ميكنيد،
اطلاعات وارد كامپيوتر ميكنيد،
رانندگي ميكنيد،
ظرف ميشوييد،
نگهباني ميدهيد
يا حتي معلمي هستيد كه همان مطالب را تكرار ميكنيد
هرچقدر هم تلاش کنید به دلیل اینکه عنصر يادگيري و رشد از کارتان حذف شده است موفق نیستید.
تلاش بايد با مقداری پیچیدگی و چالش همراه باشد. اگر تلاشي كه ميكنيد چالش برانگیز نباشد موفقيت خاصي هم در پي نخواهد داشت. معمولا چالشهای کاری به دلیل یادگیری مهارتهای جدید است. یادگیری هم نیازمند فعالیت مغز است و بصورت طبیعی مغز انسان از فعالیت مداوم فراری است. به همین دلیل یادگیری هر روزه باعث می شود شما از رقیبان تان متمایز شوید چون هر کسی حاضر نیست این سختی را به جان بخرد.
يكي دیگر از فاكتورهاي کار چالش برانگیز وجود عامل ترس است. كاري كه شما را نترساند يعني چالش زيادي ندارد. اينجا همان جايي است كه بقيه جا ميزنند. بقول مايكل شوماخر راننده اسطورهاي فرمول يك جاييكه بقيه ترمز ميكنند من گاز ميدهم.
در نهايت وقتي به پشت سرتان نگاه ميكنيد بايد بتوانيد آن رشد و تغيير را ببينيد. اگر درجا نزدهايد و پلههای پیشرفت و ترقی را طی کردهاید یعنی تلاش تان آگاهانه و موثر بوده است.
اگر به موضوع موفقیت شغلی علاقمند هستید این آموزش بهبود من می تواند برای شما مفید باشد:
پیشرفت و موفقیت شغلی
دیدگاهتان را بنویسید